جیگر طلای من، پارسا جانجیگر طلای من، پارسا جان، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 27 روز سن داره

پارسا کوچولو

لبخند زندگی

سلام پسر دلبندم امروز 2 ماه و 5 روزه شدی. چقدر زمان زود میگذره. دلم می خواد زمان از حرکت بایسته تا بیشتر با هم باشیم. بهترین و شیرین ترین لحظه زمانی است که تو را در آغوش میگیرم و از شیره وجودم به تو می چشانم. پارسای گلم امروز از بهترین روزای من بود. چون برای اولین بار به لبخند من پاسخ دادی. قصه از این قرار بود که طبق معمول داشتم بهت شیر میدادم و تو هم با اون چشای قشنگت به من نگاه میکردی. من ازخوشحالی بهت لبخند زدم. ناگهان تو هم به من خندیدی. اشک تو چشام جمع شده بود. هر چند که قبلا هم خنده های زیبای تو رو دیده بودم، اما برای اولین بار بود که به خنده من واکنش نشون میدادی. همه وجودم این چند وقت خیلی بامزه تر شدی. ...
26 بهمن 1391

کنترل دو ماهگی

پارسای عزیزم روز ٥ شنبه،‌ ١٩ بهمن بردمت بهداشت برای چکاپ ٢ ماهگی. شکر خدا همه چی عالی بود. ٥ کیلو وزن و ٥٩ سانت قد داشتی. دور سرت هم ٥/٣٩ بود. قربون اون قد و بالات برم من.   قسمت تلخ ماجرا این بود که باید واکسن هم میزدی. وقتی اون آمپولا رو توی بدنت فرو کردن، قلبم از جا کنده شد. خوشبختانه تب نکردی و جای واکسنات هم زود خوب شدن. خدا رو شکر فقط همون شب یه خورده بیقراری کردی و بیحال شدی. خیلی دلم برات سوخت. ایشالله که همیشه سالم و تندرست باشی نفسم.  یه ماچ گنده برای گل پسرم ...
21 بهمن 1391

پسرم دو ماهه شد

سلام پسر خوشگلم دیروز دو ماهه شدی. چقدر زود گذشت. مثل باد.......... انگار همین دیروز بود که با اومدن تو، من مادر شدم. عزیزم با اومدنت شادی رو به من دادی. الان دو ماه است که تو در آغوش منی و چه زیباتر از این. دو ماه است که با صدای دلنشینت از خواب بیدار میشم و چه شیرین تر از این. دو ماه است که با نگاه های معصومانه ات زندگی می کنم و چه بهتر از این. ..... اینم یه عکس ناز از دو ماهگی قند عسلم     عشق مامان، دو ماهگیت مبارک ...
21 بهمن 1391

لحظات شیرین من

سلام عشقم نمی دونم از چی بنویسم یا از کجا شروع کنم. گذر زمان آن قدر سریع است، که مجال نوشتن را نمیده. فقط در این مدت فهمیدم که زندگی بدون تو برام معنا و مفهومی نداره و روز به روز برام عزیزتر و دوست داشتنی تری. این روزا برام خیلی شیرین تر شده. چون چند وقته که از خودت صداهای شیرینی در میاری. هر چند که معنایی ندارن و فقط صداها و آواهایی پی در پی هستن، ولی برای من شیرین ترین و دل انگیزترین آواهاست. عزیز دلم چند وقته که صدای گریه هات بلندتر شده. برای من زیباترین صداهاست. پسرم وقتی که ماساژت میدم خیلی خوشت میاد و لذت میبری. همش ذوق میکنی و دست و پا میزنی. به شکم میخوابونمت و پشتت رو نوازش میکنم، پاهاتو جمع میکنی و سرت رو برای چند...
8 بهمن 1391

کنترل یک ماهگی

سلام پارسا جونم بودن با تو، زندگی کردن با تو و هم نفس شدن با تو برایم شیرین ترین و لذت بخش ترین کار است. عاشق اون نگاه های معصوم و خنده های شیرینت هستم. عزیزتر از جانم  تو تکه ای از وجودم هستی. پسر گلم دیروز بردمت بهداشت برای چکاپ ١ ماهگی. شکر خدا همه چی عالی بود. پارسای گلم در پایان یک ماهگی ٤ و نیم کیلو وزن، ٥٧ سانت قد و ٣٨ و نیم دور سر داره. الهی که من قربونت برم. پسرم به خدای بزرگ میسپارمت. ...
4 بهمن 1391

40 روز گذشت...

سلام گل پسرم الان ٤٠ روزه که از تولدت میگذره... چه زود گذشت. در این لحظات شیرین تنها جمله ای که میتونم به زبان بیارم اینه: "خداوندا، بابت این فرشته کوچولو تو را سپاس میگویم" پارسای من روز به روز عشقم به تو بیشتر و عمیق تر میشه. عاشقتم عزیزم   اینم یه عکس خوشگل موشگل از ٤٠ روزگی گل پسرم  پارسای گلم، ٤٠ روزگیت مبارک ...
1 بهمن 1391
1